زبان و ادبیات عربی... هناک دائماً مَن هُو أتعَسُ مِنک، فأبتسم...
| ||
|
با سلام.چند راه براي درمان استرس تقديم ميگردد:
اول اینکه از استرسهایتان حرف بزنید
یک آدم صبور و دهنقرص، گیر بیاورید و کل بدبختیها و جفتکهایی که از "الاغ زندگی" خوردهاید را با او تقسیم کنید…
بازگو کردن مشکلات، وزن آنها را کم میکند… علاوه بر آن معمولا وقتی سفره دلتان را جلو کسی باز میکنید، اوهم سفره خودش را برایتان باز میکند و یحتمل می فهمید که شما در این دنیا، تنها آدم کتک خورده نیستید... و این یعنی آرامش..
دوم اینکه فقط به زمان حال فکر کنید:
سوم اینکه به خودتان استراحت بدهید: حالامیگویم استراحت، یکهو فکرتان نرود به سمت یک ماه عشق و حال وسط سواحل هاوایی…! وسط همه گرفتاریها واسترسها و بدبختیهاتون...!!! آدم میتواند خیلی شیک به خود، مرخصی چند ساعته بدهد…کمی تنهایی، کمی بچگی کردن، کمی خریت یا هر چیز نامتعارفی که شاید دوست داشته باشید…. که کمی از دنیای واقعی دورتان کند و خستگی را بگیرد…مثل نهنگها که هر از چندگاهی به بالای آب میآیند و نفسی تازه میکنند و دوباره به زیر آب برمیگردند…
پنجم اینکه واقعبین باشید: ما ملت شریف، بیشتر استرسمان بابت چیزهایی است که کنترلی روی آنها نداریم…داستان، مثل آمپول زدن میماند… وقتی اصغر آمپولزن، قرار است آمپول بزند حتما این کار را میکند و حالا اگر مقاومت کنی، هیچ خاصیتی ندارد الا اینکه درد آمپول بیشتر میشود…
نهم اینکه بخندید: همه مشکل دارند…من دارم، شما هم دارید… همه بدبختی داریم، گرفتاری داریم و این موضوع تابع محل جغرافیایی آدمها هم نیست…یاد بگیرید بخندید… به ریش دنیا و مشکلات بخندید…به بدبختیها بخندید… به من که دو ساعت صرف نوشتن این موضوع کردم،بخندید.به خودتان بخندید…دو بار اولش سخت است، اما کم کم عادت میکنید و میبینید که رابطه خنده و گرفتاری، مثل رابطه خیار است و سوختگی پوست… درمانش نمیکند اما دردش را کم میکند. نظرات شما عزیزان:
سلام اقای دکتر - با تبریک سال نو و داشتن لحظاتی سراشر از سلامتی و شادی - مطالبتون جالب بود شاید بیشتر انها را توی کتابهای مختلف روانشناسی خونده بودم امما ایندفعه نمی دونم تا 10 دقیقیه میخوندمشون و خیللی روحیمو عوض کرد و با اجازتون توی انجمن برای دوستانم مطرحشون کردم البته ادرس وبتونو پایینش دادمها-
همهم حرفهاتون درست اما ادم وقتی باورش بشه که خدایا مهربون اون تنها نمیزاره فقط فقط فقط خدای بزرگ و مهربانم به دنیا دنیا می ارزه راستی شما کدام دانشگاه تدریس میکنید ؟ اصفهان
![]() ساعت20:07---30 بهمن 1390
خنده تنها راه حل تنگناهای زندگی و کنار اومدن با ادمای هزار رنگ و......!هستش اگر چه خنده ظاهری بیشتر کلافه میکنه اما کاچی به از هیچی!
![]() ![]() فرهاد خادمی پور
![]() ساعت19:03---30 بهمن 1390
سلام بر استاد والا.امیدوارم سلامت باشین..استاد مطالب شما بسیار آموزنده و کاربردی در زندگی بنده هستند...همه چی حله فقط این کنفرانس دادن خیلی استرس بهم وارد میشه در حد زلزله بم تنم میلرزه
صدف
![]() ساعت19:56---25 بهمن 1390
سلام استاد
استاد چطور همیشه خندونیدو صبور! واقعا زندگی تو دوره ما سخته همه هزار رنگ شدند رنگ خدایی وجود نداره دیگه! از اجتماع متنفر شدم نفس کشیدن هم برام سخت شده! پاسخ:خدا بزرگه..
درود بر دکتر. اگه میشه منبع نثر 2 کارشناسی لرشد رو توی وبلاگتون بزنید تا تهیه کنیم . سپاسگزارم.
پاسخ:حتما.. رز
![]() ساعت20:26---20 بهمن 1390
دوباره سلام امروز خسته تر از دیروزم دوباره متن خوندم ولی و امانظر این حقیر راجع به این 9بند:
1-تو این دنیاغیر خدانمیشه بکسی اعتماد کردکه سفره دل باز کرد به والله هیچکس 2-انسان با گذشته و اینده زنده ست 3-استراحت واقعا رفتن به جزایر هوایی هستش.هرچقدبقول شماخریت کنم بعدش وقتی میشینم مثل تیک تاک ساعت همه چیز دوباره شروع میشه 4-باورزش موافقم 5-باواقع بینی و پذیرش حقیقت هرچند تلخ موافقم 6-و7-با این دوبند موافقم 8-قبول ندارم دنیاهمون واقعیته که باید باهاش روبرو بشم 9-موافقم و اما کلام آخر:بعداز توکل به خدا همیشه بچگی درون حفظ کنیم رز
![]() ساعت20:37---18 بهمن 1390
قشنگ بود استاد
متن بموقع زدین حسابی حالم گرفته بود اخرش واقعن خندیدم ![]() zghasemiasl
![]() ساعت12:32---18 بهمن 1390
خیلی جالب بود.باجمله زندگی مسخره تر ازچیزی است که شمافکرش را میکنید,بسیارموافقم !
|
|
[ طراحی : میهن اسکین ] [ Weblog Themes By : MihanSkin ] |